سروش گودرزی در سال 1379 با بازی در سریال خط قرمز به شهرت رسید.
سروش گودرزی از سریال خط قرمز خاطرات زیادی دارد و همیشه از بازی در این سریال به نیکی یاد می کند.
نکته جالب در سریال خط قرمز دستمزد همه بازیگران پسر این فیلم است که به نوعی فرار میکنند و به شمال می روند، همه ی آنها نفری 500 هزار تومان دستمزد گرفتند که این مبلغ برای مدت سه ماه تمرین و فیلمبرداری بود.
تجربه اول سروش گودرزی
سروش گودرزی در سال 1379 در فیلم سینمایی پارتی به کارگردانی سامان مقدم حضور داشت و بعداز آن در فیلم در کنار بزرگان سینمای ایران همچون هدیه تهرانی، محمدرضا شریفی نیا و الهام حمیدی بازی کرد.
دومین تجربه سروش گودرزی
سروش گودرزی بعداز تجربه موفق در سریال خط قرمز در سال 1381 دوباره به تلویزیون آمد این بار برای بازی در سریال محبوب مسافری از هند، که این سریال هم از پربیننده ترین سریال های زمان خود بود و به نوعی یک تجربه فوق العاده برای سروش گودرزی بود.
سروش گودرزی بعداز سریال مسافری از هند به یکباره ایران را ترک کرد و به آمریکا رفت و از بازیگری فاصله گرفت.
سروش تا سال 1389 از سینما فاصله داشت تا اینکه همان سال در فیلم قفس طلایی بازی کرد.
در متن زیر مصاحبه ای که چندی قبل سروش گودرزی با یکی از رسانه ها انجام داد را خواهیم داشت.
شما پس از سالها دوری از سینما با فیلم قفس طلایی بازگشتید که به اعتقاد برخی منتقدان و کارشناسان در کلیت خود، فیلم قابل قبولی به نظر نمیآید. دلیل انتخاب این فیلم برای ایفای نقش چه بود؟
فقط میتوانم بگویم این قفس طلایی که روی پرده سینماها رفت ،با فیلمی که من در آن بازی کردم، تفاوتهای عمده و اساسی دارد. فیلمی که من جلوی دوربینش رفتم، فیلمی بود که بر اساس قصهای واقعی از زندگی پسر تهیهکننده ساخته شد. فیلمی که به زبان انگلیسی کار شد، نهتنها در زمان اکران دوبله شد، بلکه صاحب یک قصه جدید نیز شده است که در کل ارتباط لازم را با مخاطب برقرار نمیکند.
فیلمنامه اصلی چه بود؟
آن طور که سال ۸۸ فیلمنامه را خواندم، به گفته تهیهکننده قصه فیلم برگرفته از زندگی پسرکوچکشان است که جان خود را از دست داده بود. آن طور که گفتند فیلمنامه ۱۴ سال قبل نوشته شده و بارها هم توسط فیلمنامهنویسان مختلف بازنویسی شده بود. نقشی هم که من بازی کردم در واقع نقش پسر مرحوم تهیهکننده بود.
شما پس از سریال مسافری از هند در اوج شهرت قرار داشتید. به چه دلیل راه سینما و تلویزیون را ادامه ندادید؟
روزی که وارد این حرفه شدم هدفم به اوج شهرت رسیدن نبود، بلکه به تاثیر و ماندگاری کاری که انجام میدادم، میاندیشیدم. در زندگی چیزهایی برایم در اولویت بوده که مهمتر از شهرت هستند و آن اعتقاداتم است. در آن مقطع احساس کردم باید بروم و حالا که به درونم نگاه میکنم، میبینم این سرنوشت من بوده که اینطور مقدر شده است.
یکی از ویژگیهای کار شما این بود که جزو اولین نیروهای جوانی بودید که در آن دوره از سینما توانستید وارد تلویزیون و سینما شوید. اینکه سینما برای شما مسیر روشنی از موفقیت را نشان میداد، چرا انتخابهای محدودی داشتید؟
تعریف من از موفقیت در انتخاب نقش، تعدد نیست؛ بلکه کیفیت و متفاوت بودن آن است. چه بسا بازیگران با استعدادی بودند که به خاطر تکرار خودشان، جایگاهشان را از دست دادند. وقتی شما کارتان را با یک فیلم سینمایی پرمخاطب و در نقش محوری شروع میکنید و دو سال بعد افتخار بازی در دو سریال تاثیرگذار صدا و سیما را داشته باشید، دیگر خواهناخواه صاحب مسئولیت سنگینی میشوید و آن مراقبت از تصویر به وجود آمده از خودتان است که به این راحتیها به دست نیاوردهاید و من همواره تلاش کردهام به اصول اعتقادیام وفادار باشم.
اصول اعتقادی شما چیست؟
اصول اعتقادی من چیزهای سادهای هستند. مهمترین آن تلاش برای حفظ ارزشهای انسانی و احترام به اصول اخلاقی است. ارزشهای انسانی را در عشق واقعی، اعتقاد، باور، اراده و مقاومت میدانم و اصول اخلاقی را صداقت و احترام متقابل.
یعنی اصول اعتقادیتان در سینما داشت زیر سوال میرفت؟
آن زمان که تصمیم گرفتم از ایران بروم، شروع جریاناتی بود که این روزها همه از آن سخن میگویند. رفتن را به هر قیمتی بر ماندن ترجیح دادم، قیمتش هم فراموش شدن بود.
گویا فیلمبرداری قفس طلایی کمی سخت و نامتعارف بوده است، چگونه این فیلم را کار کردید؟
به هر حال فیلم ساختن در آمریکا و بازی در کنار بازیگران آمریکایی کاری ساده و معمولی نیست. هنوز هم معتقدمقفس طلایی به زبان انگلیسی فیلم آبرومند و کاملا متفاوت با نسخه اکران شده است. نقش خودم را هم هنوز دوست دارم، چون تنها نقشی در میان نقشهایم بود که با تمام وجود آن را حس کرده بودم و به خاطرش بهای سنگینی پرداخته بودم. دوست داشتم در این فیلم ادای دینی به تمام کسانی که با این انواع و اقسام مشکلات مهاجرت دست و پنجه نرم کردهاند، داشته باشم. ولی متاسفانه مافیای موجود در فیلم این بار هم بیکار ننشست و با دوبله فیلم به سبک و سیاق فیلمهای هندی دهه ۶۰ کمر فیلم را شکست.
مگر یک فیلم تا چه حدی میتواند تغییر کند؟
آن چیزی که به من گفتند این بود که فیلم را به زبان انگلیسی و با زیرنویس فارسی نمایش میدهند. در نسخهای که نمایش داده شده، قسمت اعظم بازی من حذف شده است و صدای دوبله هم اصلا هماهنگ نیست. دقیقا پلانهایی که دوست داشتم و حتی گروه را تحت تاثیر قرار داده بود، حذف شده است و آن چیزی که روی پرده میبینید، زمین تا آسمان با کاری که ما ارائه دادیم، فرق میکند. من فیلمنامه را به زبان فارسی و انگلیسی دارم، پس بعد از دوبله، یک فیلم دیگر ساختهاند. به نظرم با این دوبله اعتبار و آبروی فیلم رفت و آنقدر که باید فروش نکرد. در این فیلم اورستز ماتاسینا، بازیگر فیلم «ماسک» (۱۹۹۰) بازی کرده، احساس و تمام هنرش را خرج کرده ولی نتیجهای نگرفته است. امین حیایی وقتی صحبت دوبله فیلم شد، قاطعانه به من گفت همان صدای سرصحنه بهتر است و دوبلهای در کار نیست، اما اولین نفری بود که صدای خودش را دوبله کرد. من این تناقضات را نمیفهمم.
شاید سروش گودرزی دیگر به ایران بازنگردد، نقش سروش گودرزی در سریال مسافری از هند یکی از خاطره انگیز ترین نقش های وی در سینما و تلویزیون ایران باشد.
سروش هم اکنون در آمریکا به بیزنس مشغول است و حرفه اصلی سروش گودرزی در آمرکا خرید و فروش ملک است و از شرایط مالی اش در آمریکا به شدت راضی است و می گوید شاید حالا حالا ها به ایران باز نگردد.