نماینده مردم مازندران در شورای عالی استان ها در هفتمین اجلاس عمومی این شورا در تهران چنین گفت :
رانتخواری، اختلاس، گرانی، تورم، بیکاری، گورخوابی، کولبری، رکود، کارتنخوابی، کودکان کار، اعتیاد، طلاق، موسسات مالی، برادران قاچاقچی، گشت ارشاد، دانشجوی ستارهدار، فیلترینگ تلگرام و مسکنهای خالی از مهر تنها گوشهای از رنجهایی است که مردم با آن دست به گریبانند و کاسه صبرشان از این همه شعار و وعده توخالی لبریز شده است.
او با بیان اینکه نباید آنهایی که در دیماه ۹۶ به خیابانها ریختند را اغتشاشگر نامید؛ تاکید کرد: روزی نسلی در این مملکت چشم باز کرد که مطهریها، طالقانیها، بهشتیها، مصدقها و بازرگانها را دید.
اما این نسل امروز به تنگ آمده، زیرا وقتی چشمان خود را باز میکند خاوریها، مرتضویها،طوسیها، رحیمیها و زنجانیها را میبیند.
او در انتهای سخنانش که مملو از اشاره به لکنتهای مدیریتی و فجایع رخداده در سوادکوه و مازندران بود، نکته تاملبرانگیزی را بر زبان آورد... شریفی اسدی گفت:
وقتی وارد شورای عالی استانها شده و درد و آلام هموطنانم در دیگر مناطق کشور را دریافتم، درد مازندران و سوادکوه را فراموش کردم!
افسوس و دریغ خوزستان که هوا نداری افسوس و دریغ سیستان_و_بلوچستان که آب نداری و افسوس و دریغ بانه ومریوان که نان نداری.
فکر میکنم اگر در صحن بهارستان نمایندگانی حضور داشتند که قبل از اینکه خود را نماینده مردم شهرشان بدانند، نماینده تمام مردم ایران میدانستند؛ آنگاه هرگز امروز با چنین فجایع و حیف و میلی که ناشی از ذبح ملاحظات ملی در پای منافع قومی، قبیلهای، بخشی و سیاسی است، مواجه نبودیم.
هرگز اصرار نمیکردیم تا پل_شهید_کلانتری را به هر قیمت باید بسازیم و آنگاه به اصرارکنندگان و میراثخوارانش امروز جایزه نمیدادیم.
و هرگز نیروگاه شهید_مفتح_همدان، فولاد_مبارکه_اصفهان، سیکل_ترکیبی_کازرون، سد_گتوند، بزرگراه ویرانگر تهران-شمال و صدها جانمایی غلط دیگر در این مملکت شکل نمیگرفت.
ویدئو کامل صحبت های ایشان را تماشا کنید: