عباس عبدی در یادداشتی با عنوان«ریشه درخت زقُّوم» نوشت: درخت زقوم در قعر جهنم، در ادبیات قرآنی مشهور است و زقُّوم میوه بسیار تلخ و سوزان آن، خوراک اهل جهنم است. شاید بتوان گفت که شباهت فساد به درخت زقوم برای اهل این دنیا معقول باشد و باید از چیزی به نام درخت فساد نام ببریم. درختی که میوه آن «فاسد» است، میوهای که بدون درخت وجود ندارد. درختی که ریشه، تنه، ساقه و شاخ و برگ دارد. مبارزه با این درخت از طریق نابودی برخی از میوه های تلخ آن یا همان افراد مفسد، یا قطع برخی از شاخههای کوچک نتیجهبخش نیست و شاید هرس کردن موجب پربارتر شدنش شود.
باید ریشه، تنه و شاخههای اصلی را نشانه رفت. قطع کردن سرهای اژدهای فساد، مستلزم زدن ریشه و تنه است و نچیدن میوه آن. میکوشم تا در چند یادداشت توضیح دهم که کماهمیتترین بخش مبارزه با فساد تاکید بر حذف عوامل فردی و فاسد، یا میوههای این درخت است. علل اصلی فساد را باید در سیاستهای اقتصادی و اداری جستوجو کرد که امکان ارتکاب فساد را فراهم میکند. مهمترین آنها قیمتگذاری است. قیمتگذاری یعنی اینکه برخی کالاها را به قیمتی میدهند که از قیمت بازار کمتر است، چون اگر مساوی با قیمت بازار باشد که قیمتگذاری نیست، به ویژه که قیمت بازار شناور است و لزوما ثابت نیست و اگر هم بیشتر از بازار باشد که کسی متقاضی خرید آن نیست. به محض اینکه کالایی را قیمت گذاری کردیم، افراد زیادی دنبال خریدن آن میروند و چون به اندازه همه متقاضیان وجود ندارد، بدون تردید عامل فساد وارد ماجرا میشود. این فساد از چند طریق اثر مخرب دارد؛ اول از طریق زد و بند و تخریب نظام اداری و کسب پولهای بادآورده.