۱
۰
نسخه چاپی

در روز عاشورا چه گذشت؟ / روز دهم ماه محرم الحرام

در روز عاشورا چه گذشت؟ / روز دهم ماه محرم الحرام
مهمترین وقایع روز دهم محرم الحرام سال 61 هجری آخرین نماز امام حسین (ع) در ظهر عاشور ، شهادت حضرت عباس (ع) شهادت علی اصغر (ع) شهادت علی اکبر (ع) و در نهایت شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا می باشد.
به گزارش اطلاع نیوز

امام حسین (ع) در صبح عاشورا با یاران و اصحابش نماز فجر را اقامه می کنند و بعداز آن حسین بن علی (ع) رو به یاران و اصحابش می کند و خطبه ای کوتاه می خواند ، امام حسین (ع) در ابتدا به ستایش و حمد خداوند می پردازد و از یارانش می خواهد که باید صبوری کنید زیرا این روز در تقدیر ما آمده و باید به کشته شدن در راه خداوند تن در در بدهیم و به آنها بشارت می دهد که شما جزء رستگاران در نزد خداوند خواهید بود.

آغاز جنگ و آرایش نظامی سپاه شمر بن ذی الجوشن 

در لحظه شروع جنگ در کربلا حسین بن علی (ع) زهیر بن قین را بر میمنه و حبیب بن مظاهر را بر میسره و پرچم کاروان را بر دستان عباس (ع) می سپارد.

در ادامه تمام مردان کاروان را در جلوی خیمه ها و زنان و کودکان را پشت مردان قرار داد و سپس حسین بن علی (ع) فرمودند گودال هایی که از قبل پشت خیمه ها کندند و با چوب نی های خشک پر کردند را آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت سر به کاروان حمله کند.

عمر بن سعد به همراه شمر بن ذی الجوشن آرایش حمله گرفتند و خیمه ها را محاصره کردند تعدادی از سربازان سپاه شمر خواستند که از پشت سر به خیمه ها حمله کنند که وقتی می رسند به نزدیکی خیمه ها با خندقی امام دستور داده بود تا بکنند روبه رو می شوند، بعداز آن که شمر متوجه خندق می شود و آتش درون آن خود شخصا به پشت خیمه ها می رود و با صدای بلند فریاد می زند ای حسین ... زودتر از قیامت به سمت آتش جهنم حرکت کرده ای.

بعداز این صحنه و گستاخی شمر بن ذی الجوشن نسبت به حسین بن علی (ع) مسلم بن عوسجه خونش به جوش آمده و قصد می کند تا شمر را با تیر و کمان بزند اما امام اجازه این کار را نمی دهد و می فرماید نمیخواهد شروع کننده این جنگ نا برابر باشد.

خواندن خطبه در روز عاشورا توسط امام حسین (ع) برای دشمنانش

حسین بن علی رو به سپاهیان دشمن می کند و با صدای بلند شروع به صحبت می کند.

امام حسین (ع) در ابتدا با اشاره به اینکه من پسر علی جانشین پیغمبر اسلام هستند و آیا کشتن پسر رسول خدا جایز است؟

بعداز اینکه امام چند بار اشاره می کند که من پسر رسول خدا هستم و هیچ یک از سپاهیان به او اهمیت نمیدن امام با صدای بلند تر فریاد میزند چیزی جز آتش جهنم در انتظار شما نیست.

شمر بن ذی الجوشن به یکباره پیش روی حسین بن علی (ع) می آید و به تمسخر به او می گوید که ما زبانی خداپرست هستیم و نمی دانم اصلا تو از چه حرف می زنی؟

آغاز جنگ کربلا

عمر بن سعد که به همراه سپاه چند هزارنفری خود را به خیمه ها رسانده بود اولین تیر را از کمان بسوی کاروان حسین بن علی (ع) پرتاب می کند و بعداز عمر بن سعد آسمان به رنگ سیاه در می آید و تمام سربازان تیرهای خود را بسوی امام و یارانش پرتاب میکنند، در همین حمله بیش از 50 نفر از یاران با وفای حسین بن علی (ع) به شهادت رسیدند.

بعداز پرتاب چندهزار تیر از کمان سپاه دشمن به سوی حسین و یارانش و اینکه به جز کسانیکه به شهادت رسیدند تقریبا همه یاران و اصحاب امام از این تیرها بی نصیب نبودند.

بعداز تمام شدن تیرهای کمان جنگ تن به تن آغاز می شود اولین نفری که از کاروان امام حسین به سمت سپاه دشمن خیز بر می دارد حر بن یزید ریاحی بود که با رشادت تمام دلیرانه می جنگند اما ناجوانمردانه به شهادت می رسد.
بعداز حر بن یزید ریاحی یاران امام حسین (ع) یک به یک به میدان رفتند و به شهادت رسیدند.

برای مطالعه وقایع هر یک از روزهای محرم روی لینک آن کلیک کنید:

وقایع روز اول محرم

وقایع روز دوم محرم

وقایع روز سوم محرم

وقایع روز چهارم محرم

وقایع روز پنجم محرم

وقایع روز ششم محرم

وقایع روز هفتم محرم

وقایع روز هشتم محرم

وقایع روز نهم محرم / تاسوعا

وقایع روز دهم محرم / عاشورا

خواندن نماز جماعت در کربلا 

در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوی از یاران امام حسین (ع) به وقت اذان ظهر رو به امام می کند و میگوید نماز آخر را می خواهیم به امامت شما به جماعت بخوانیم در آخر نماز دوتن از یاران امام بنام سعید بن عبدالله حنفی و عمر بن قرظه بن کعب جلوی امام می ایستند تا از اصابت تیر های دشمن جلوگیری کنند و همانجا هر دوی آنها به شهادت می رسند.

شهادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی (ع) از نخستین کسانیکه بود که از قوم بنی هاشم به میدان نبرد وارد شد البته قبل از رفتن و جنگیدن نزد پدرش امام حسین (ع) آمد و از او اجازه گرفت تا بعد به میدان نبرد برود، امام بعداز رفتن علی اکبر نگاهی غم انگیز به پسرش کرد و دستانش را رو به آسمان گرفت و فرمود : خدایا تو شاهد باش این قوم چه بر سر ما آوردند، علی اکبر نزدیکترین چهره و خلق و خو را نسبت به رسول الله داشتند و ما همگی برای رفع دلتنگی به چهر علی اکبر نگاه می کردیدم، بعداز آن علی اکبر که با رشادت تمام در میدان جنگید به شهادت رسید.

شهادت حضرت عباس (ع)

به هنگام عصر در کربلا امام حسین (ع) تقریبا تمام یارانش را از دست داده بود در همان عصر هنگام حضرت عباس (ع) نزد امام حسین (ع) آمد و فرمود اجازه میدهید تا به میدان جنگ بروم، امام به عباس می فرماید که تو پرچم دار من هستی و نباید به این زودی کشته شوی بعداز آن امام حسین (ع) به حضرت عباس فرمودند برو و برای کودکان و زنان آب بیاور.

حضرت عباس بعداز دستور امام به سمت فرات می رود تا آب بیاورد،بعداز کلی نبرد با سپاه دشمن عباس خود را به فرات می رساند و در ابتدا سعی می کند کمی آب بنوشد که به یکباره به یاد تشنگی حسین و فرزندان و زنان افتاد بعداز آن پشیمان شده و مشک آب را پر می کند و قصد بازگشت به خیمه ها را داشت که در میان راه هر دو دست خود از دست میدهد اما باززهم مقاومت میکند و در آخر یکی از سربازان سپاه شمر فرق سر حضرت عباس (ع) را نشانه رفته و با گرز سر مبارک را می شکافد.

 

امام حسین خود بر بالین حضرت عباس حضور یافته و ایشان در آغوش امام به شهادت میرسند.
شهادت حضرت عباس (ع)

 

امام حسین (ع) خود را بر بالین عباس می رساند و به شدت می گرید و حضرت عباس (ع) در آغوش امام حسین (ع) به شهادت می رسد.

شهادت حضرت علی اصغر 

در آخرین ساعات روز عاشورا امام حسین (ع) تمام یارانش (مردان) کشته شده بودند و فقط او مانده بود و پسرش امام سجاد (ع) که به اذن خداوند دچار یک بیماری شدید بوده و نمی توانست به میدان نبرد برود، تا بتواند ادامه دهنده راه امام حسین و خاندانش باشد، امام چون خود را بی یارو و یاور می دید و بعداز فریادهای بسیار که می فرمود خدایا یعنی کسی نیست مرا یاری کند، به سمت خیمه ها رفت تا اوضاع زنان را ببیند چگونه است.

زنان وقتی متوجه می شوند که تمام مردان کاروان کشته شدند به شدت شیون می کردند تا امام آمد و آنها کمی آرام شدند و امام وقتی می بیند طفل شش ماهه اش از شدت تشنگی می گریست و نه در خیمه ها آبی بود نه مادرش شیری داشت برای دادن به فرزندش، امام که حسابی درمانده شده بود طفل شش ماه اش را در دست می گیرد و رو به دشمن می کند و می گوید اگر به من و خاندانم رحم نمی کنید حداقل به این طفل رحم کنید که متاسفانه تیری از کمان دشمن رها شده و گلوی علی اصغر را می شکافد.

شهادت امام حسین (ع)

بعداز شهادت تمام مردان و یاران امام حسین (ع) او دیگر یاری نداشت و برای آخرین بار امام نزد اهل بیتش رفت و یک به یک با آنها وداع کرد این وداع که سوزی وحشتناک در آن بود آتشی بر دل اهل بیت انداخت و امام بعداز وداع با تمام اهل بیت پا به میدان نبرد گذاشت.

در ابتدا رو به دشمن کرد و باره دیگر با آنها اتمام حجت کرد و به آنها فرمود که همه شما مرا می شناسید و می دانید که من پسر رسول الله هستم و حکم شما جنگ با خاندان رسول خداست و چیزی جز جهنم در انتظار شما نیست.

امام سپس وارد میدان می شوند و یک به یک دشمن را به هلاکت می رساند، امام با مهارت کامل با همه می جنگید و سپاه دشمن در مبارزه با امام حسین (ع) عاجز بودند تا اینکه امام بر اثر تشنگی و خستگی لحظه ای می ایستد تا کمی استراحت کند در همین لحظه دشمن وارد عمل شده و تیری از دور به امام می زند امام که تاب حرکت نداشت همانجا ایستاد و دشمن از همان بی حالی امام استفاده کرد و امام را به شهادت رساندند.

وقتی امام به شهادت رسید که بیش از 100 تیر و زخم شمشیر را به تنش فرود آمد.

بعداز شهادت امام حسین چه در کربلا گذشت  

بعداز شهادت امام حسین (ع) دشمن دست از جنایت نکشید و با حمله به خیمه ها و غارت آن پرداختند، سپس بروی شهدا با اسب تاختند و در نهایت سر مبارک امام حسین را از تنش جدا کردند و به کوفه فرستادند.

 



+ 1
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

logo-samandehi

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت اطلاع نیوز می باشد . هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.