کودک بدسرپرست زخمی است و نیازمند ترمیم احساس و روح خسته اش است. کودکی که هرگز رنگ پدر یا مادر به خود ندیده شاید بتواند تصور کند که یک شب پدر یا مادر از سر عجز و درماندگی مالی او را در خیابان رها کردهاند، اما کودک بدسرپرست مادر یا پدر ناصالح خود را به چشم دیده و هرگز نمیتواند تصور والدین دلسوز را در ذهن بپروراند. هنگام ورود به مرکز بهزیستی نیازمند امکاناتی است که تنها مادی نیستند. او تشنه محبتی است که سالها از یک کودک دریغ شده و نقش حمایتی مددکاران بسیار پررنگ است. از سوی دیگر به محض تصویب لایحه حقوق کودک و نوجوان مسئولانبهزیستی موظف میشوند با نظارت مددکاران اجتماعی تا زمانی که والدین شرایط خاص دارند، از کودکان نگهداری و از واگذاری مجدد به والدین خودداری کنند.
با این وجود قطعا تامین منابع اعتباری و بودجه برای بهزیستی به منظور تجهیز اماکن نگهداری این کودکان از مهمترین نکات است. علاوه براین گستردهتر شدن دامنه فعالیت و اقدامات سازمان اورژانساجتماعی سبب افزایش تعداد کودکان بدسرپرست به مراکز بهزیستی شده است. بهعنوان مثال در سال۹۵، ۷۰هزار تماس تلفنی با سامانه ۱۲۳ گرفتهاند که از این تعداد ۱۳هزار مورد اعلام کودکآزاری بوده و نیمی از آنها بهعنوان کودکآزاری تایید شدهاند.
بنابراین بیتردید در بحث کودکآزاری با یک بحران علنی در کشور مواجهیم و در صورت تصویب لایحه حمایت از کودک تعداد کودکان سپرده شده به بهزیستی نیز بهشدت افزایش خواهد یافت.
سازمان بهزیستی و حمایت از کودکان
سازمانبهزیستی در حال حاضر ۲۵ هزار کودک بیسرپرست و بدسرپرست تحت پوشش خود دارد، از این تعداد ۱۵هزار کودک در خانوادههای جایگزین با نسبت سببی و نسبی و … و ۱۰هزار کودک در مهدهای کودک سازمانبهزیستی نگهداری میشوند. بهگفته نایبرئیس کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس این سازمان به منظور نگهداری مناسب از کودکان بدسرپرست با مشکلات بودجهای مواجه است. «محمد کاظمی» می گوید: « بسیاری از مواقع کودکان از حضور در این مراکز نگهداری سازمانبهزیستی احساس آرامش ندارند بنابراین اقدام به فرار کرده و متواری میشوند.»
این در حالی است که والدین کودکان بدسرپرست اغلب معتاد یا قاچاقچی هستند، بنابراین بازگشت آنها به خانواده تقریبا محال است. در اینصورت اگر آنها از مراکز بهزیستی فرار کنند راهی جز پناه بردن به خیابان یا افراد نامطمئن ندارند. اگر حتی یک کودک بهدلیل مشکلات مالی بهزیستی، نبود خدمات مشاورهای و… از یک مرکز بگریزد در واقع از تنها ملجأ و سازمان حمایتی دولت فرار کرده است. در واقع آخرین راه نجات این کودکان سازمانبهزیستی است.
لزوم رسیدگی به وضعیت مراکز خصوصی سال ۹۷ بودجه بهزیستی در مقایسه با سال ۹۶، ۲/۹درصد رشد کرده و بهگفته مسئولان این سازمان رشد قابلتوجهی داشته است، اما باید دید چه میزان از این بودجه به مراکز نگهداری کودکان بدسرپرست یا بیسرپرست تعلق خواهد گرفت و وضعیت زندگی و ارائه خدمات به کودکان چه تفاوتهایاساسی خواهد داشت. در حال حاضر ۶۸۰ مرکز نگهداری از کودکان بیسرپرست و بد سرپرست در کشور وجود دارد که از این تعداد ۶۴۰ مرکز بهصورت غیردولتی و NGOها و موسسات خیریه اداره میشوند و تنها ۳۴ مرکز شیرخوارگاه بهصورت کاملا دولتی اداره میشوند. باتوجه به آنکه بیش از ۹۰درصد مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست توسط بخشخصوصی مدیریت میشوند تصور آنکه کمبود امکانات دولتی سبب عدمرضایت برخی از کودکان بدسرپرست یا بیسرپرست شود و آنها را وادار به فرار کند، بسیار دور از ذهن است.
بنابراین بهنظر مشکل بیش از هر چیز نظارت تمام عیار سازمان بهزیستی نسبت به این مراکز است. کودکان بهزیستی پس از ۱۸ سال باید به جامعه وارد شوند و این سازمان وظیفه قانونی برای نگهداری شبانه روزی آنها ندارد. خانواده نهادی به منظور جامعهپذیری کودک است، بنابراین در صورت فقدان خانواده این کودکان باید در مراکز بهزیستی مورد حمایت شدید عاطفی قرار بگیرند و همچنین آموزشهایی مبنی بر جامعهپذیری ببینند. اگر ادعاهای نماینده مجلس و شنیدهها را بپذیریم، باید پذیرفت که برخی از کودکان در مراکز بهزیستی مورد حمایت عاطفی مطلوب قرار نمیگیرند و تصمیم به فرار میگیرند.
کودکان تا چه سنی در بهزیستی می مانند؟
سازمانبهزیستی نقش نظارت خود را فراموش نکند یک فعال حوزه کودک با اشاره به لزوم نظارت بیشتر سازمان بهزیستی به مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست میگوید:«یکی از مسائلی که سازمان بهزیستی همواره معترف به آن است کمبود نیروی انسانی تربیت شده و مراکز شبانه روزی بهزیستی است. «ثریا عزیزپناه»، ادامه می دهد:« فضایی که کودکان در آن نگهداری میشوند دارای استانداردهایی خاص است و استانداردسازی این فضا برای کودکان دور از خانواده بسیار ضروری است. امکاناترفاهی در اختیار کودک و نحوه رفتار مربیان مراکز شبانهروزی از مهمترین این استانداردهاست که متاسفانه بهزیستی در استانداردسازی هر دو این موارد دچار مشکلاتاساسی است. در واقع مربیان در این مراکز از مهارت و صبوری کافی برخوردار نیستند و مکانی که در اختیار کودک برای زندگی قرار داده میشود نیز گاهی هیچرغبتی برای او به منظور ماندگاری و زندگی در این مراکز ایجاد نمیکند. او خاطرنشان میکند:«با وجود تغییرات در قوانین سرپرستی کودک، این قوانین همچنان سختگیرانه هستند و زمان ماندگاری کودکان در مراکز نگهداری طولانی و ورودی کودکان به آنها بسیار زیاد است، بنابراین با وجود این زمان زیاد برآورده کردن نیازهای کودکان بسیار حائزاهمیت است و کودکان صفر تا ۱۸ سال نیازمند حضور والدین و سرپرستانی هستند که ویژگیهای مطلوب شخصیتی حداقلی را داشته باشند.» همچنین محمد نفریه ماه گذشته با بیان اینکه ۸۵ درصد از کودکان تحت پوشش سازمان بهزیستی بدسرپرست بوده و مابقی آن را کودکان بیسرپرست تشکیل میدهند، اظهار کرد:« ۹۸۰۰ نفر از کودکان بدسرپرست و بیسرپرست تحت پوشش بهزیستی در ۶۴۰ مرکز بهزیستی و مابقی در خانوادهها به صورت فرزندخواندگی، خانوادههای جایگزین و امین موقت تحت پوشش قرار گرفتهاند.»
این مسئول با اشاره به اینکه نسبت کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در سالهای گذشته روند افزایشی داشته و طی پنج سال گذشته این رقم در مراکز تحت پوشش یک درصد رشد داشته است، ادامه داد:« از مجموع ۶۴۰ مرکز، به جز ۴۰ واحد آن که دولتی محسوب میشود، مابقی توسط نهاد و خیریهها اداره میشوند و ماهانه مبلغی به خیریهها برای نگهداری کودکان پرداخت میشود. بر این اساس، سالانه ۱۶۰۰ کودک به عنوان فرزند خوانده به امین موقت، به اصطلاح خانوادههای جایگزین معرفی میشوند و امیدواریم با این کار کودکان بیشتری به دامان خانوادهها واگذار شوند. این در حالی است که به ازای هر کودک قابل واگذاری، حدود ۷.۵ خانواده در نوبت هستند و این آمار در استانها از ۵ تا ۱۵ خانواده متقاضی متغیر است. کودکان باقیمانده در مراکز تحت پوشش بهزیستی، ردههای سنی ۳ تا ۶ ساله، ۶ تا ۱۲ ساله و ۱۲ تا ۱۸ ساله را شامل میشوند و این سازمان تلاش میکند که روند فرزندخواندگی را در کشور تسهیل کند؛ چراکه قانون قبلی در این بخش به سال ۵۳ اختصاص داشت ولی خوشبختانه پس از پیگیری لازم در سال ۸۳، لایحه مشترک بین بهزیستی و قوه قضائیه تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارسال شد.»
آنطور که نفریه گقته بود ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز میتوانند متقاضی فرزندخواندگی باشند:« قانون قبلی در موارد بسیاری از جمله بیمه، پشتوانههای مالی و مستمری کودکان مسکوت مانده بود ولی خوشبختانه در قانون جدید این مسائل تعیین تکلیف شده است. همچنین از سال ۹۲ تاکنون میزان فرزندخواندگی ۵۰ درصد در کشور افزایش یافته است و بهزیستی تلاش دارد که مراکز تحت پوشش را به مراکز کوچک تبدیل کند.»
در هر صورت آنچه مهم است ورود کودکان بد سرپرست و بی سرپرست به محیط هایی است که بتوانند در آن پیشرفت کنند و به دور از هر آسیب اجتماعی به دنبال سرنوشت خودشان باشند حال محل زندگی شان در خانه خانواده ای جدید باشد یا بهزیستی، آنچه مهم است تلاش برای جبران سختی و نداشتن خانواده برای آن هاست.