کارشناسان حوزه اجتماعی معتقد هستند اگرچه چرخه معضلات در جامعه غیرقابل انکار است اما این موضوع به هیچ عنوان نباید در زندگی کودکان تاثیر بگذارد. آنان براین باورند که کودکان بازمانده از تحصیل قربانی فقر خانواده و یا معضلات دیگری هستند که خودشان توان گره گشایی از این مشکلات را ندارند و مداخلات هدفمند و آگاهانه در حل این معضلات از سوی نهادهای حمایتی و آموزشی را ضروری می دانند.
اصل ۳۰ قانون اساسی بر رایگان و اجباریبودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه برای همه کودکان و اصل ۲۸ پیمان نامه حقوق کودک بر فراهم کردن امکانات آموزشی برای کودکان تاکید دارد، کودکان بازمانده از تحصیل واقعیت خاموشی هستند که نمی توان آنها را نادیده گرفت.کارشناسان معتقدند برای جلوگیری از بازماندگی کودکان از تحصیل و جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی در جامعه و حضور دانشآموزان در محیطهای آموزشی و تربیت نیروی انسانی کارآمد برای جامعه باید با بهرهگیری از ظرفیت سایر دستگاههای اجرایی در کنار آموزش و پرورش زمینه حضور بچهها در مدارس و محیطهای آموزشی فراهم شود.
آمار کودکان بازمانده از تحصیل
یک فعال حقوق کودک در ایران که بر روی آمار کودکان بازمانده از تحصیل کار کرده است میگوید: «آموزش و پرورش در سال ۹۱ تعداد دانش آموزان را ۱۱میلیون و پانصد هزار نفر، سال ۹۲ این تعداد را ۱۲ میلیون و۲۰۰ هزار نفر و سال ۹۳ هم ۱۳ میلیون و ۶۰۰هزار نفر اعلام کرده است. مقایسه آمار این سه سال نشان می دهد که سالانه به طور میانگین یک میلیون نفر به تعداد دانش آموزان اضافه شده است و نکته قابل توجه این جاست که این افزایش آمار سال های ۹۲ و۹۳ بعد از اعلام مرکز پژوهش های مجلس درباره آمار حدود ۴ میلیون کودک بازمانده از تحصیل در سال ۹۰ اتفاق افتاده است. اساسا چنین افزایشی غیر قابل قبول است زیرا افزایش دو میلیون نفر دانش آموز نیاز به کادر اداری و آموزشی دارد، در حالی که آموزش و پرورش مدعی مازاد معلم است و موضوع کودکان بازمانده از تحصیل فقط به دور ماندن ان ها از درس و مدرسه ختم نمی شود، بسیاری از آنها کودکان کاری هستند که در معرض جرم، جنایت و اعتیادند.
کودکان بازماده از تحصیل چه کسانی هستند؟
یکی از علت های بازماندن کودکان از تحصیل، فقر مادی و معنوی خانوادههای شهری بویژه اقشار حاشیه نشین است. در میان کودکان لازم التعلیم اما بازمانده از تحصیل آسیب پذیری دختران به دلیل شرایط خاص حاکم بر جامعه شهری و روستایی بیشتر و به عنوان یک مشکل جدی آموزشی و پرورشی مطرح است. همچنین براساس بررسی ها فقر، بدسرپرستی، بچه های طلاق، مهاجرت، بی علاقگی و بی انگیزگی، بیماری و دیرآموزی از جمله علت های ترک تحصیل کودکان لازم التعلیم به شمار می رود.
طبق بند ماده 32 پیمان نامه جهانی حقوق کودک که ایران نیز از امضا کنندگان آن است باید حقوق کودک را برای برخورداری از حمایت در برابر بهره کشی اقتصادی و انجام هرگونه کاری که ممکن است زیان بار باشد خللی در تحصیل اش وارد آورد و به سلامتی یا رشد جسمانی، ذهنی و اخلاقی او آسیب برساند به رسمیت شناخت.
بازمانده از تحصیل؛ نانآور خانواده
آخرین آمارها نشان میدهد حدود 11هزار کودک کار و خیابان تحت پوشش مراکز شبانهروزی و روزانه سازمان بهزیستی قرار دارند؛ کودکانی که بدون برخورداری از مزایای رفاه اجتماعی همه عمرشان نان آور خانواده اند.
«سید حسن موسوی چلک»، رئیس انجمن مددکاری کشور درباره اینکه اغلب کودکان کار به علت مشکلات اقتصادی و معیشتی مجبور به کار در خیابانها میشوند، میگوید: اغلب آنها ترک تحصیل کردند یا بر اثر بزهکاری برای کار در خیابانها فرستاده میشوند.
با وجود اینکه، کار کودکان در مکانهایی همچون کوره پزخانه و سایتها و سطلهای زباله و کارخانههای شیمیایی منع شده است اما تعداد زیادی از آنها در این مشاغل کار میکنند و هیچ نظارتی هم بر این موضوع نمیشود.»
او میگوید:«تعدادی از این کودکان هم جزو اتباع افغان هستند و مادرشان ایرانی است، به همین علت هیچ اوراق هویتیای ندارند اما بهطور کلی ما در فصل تابستان شاهد افزایش کودکان کار در سرچهارراهها هستیم. میزان دستمزد این کودکان بر اساس نوع کارشان متفاوت است اما هر کودک کار، حداقل روزی 50 هزار تومان درآمد کسب میکند که این عدد گاهی به 70هزار تومان هم میرسد. ما باید توجه داشته باشم که کار کودکان در خیابانها، احتمال ابتلای آنها به اعتیاد، سوء استفادههای جنسی و انواع کودک آزاریها را افزایش میدهد. بنابراین میتوان گفت اغلب این کودکان دچار ناسازگاری و خشونتهای رفتاری میشوند.»
130 میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل
«علی زرافشان»،معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش در خصوص «آخرین آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل در کشور»، اظهار داشت:« براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، جمعیت دانشآموزی بین 6 تا 14 سال در سال 95، 10 میلیون و 772 هزار و 787 نفر است که 5 میلیون و 516 هزار و 637 دانشآموز پسر و 5 میلیون و 256 هزار و 150 دانشآموز دختر است.
او ادامه داد: از مجموع این 10 میلیون دانشآموز، 315 هزار و 412 دانشآموز در مدرسه حضور ندارند که تعداد 159 هزار و 630 دانشآموز از این تعداد پسر و 155 هزار و 782 دانشآموز دختر هستند؛ یعنی تعداد دانشآموزان پسر که در مدارس حضور ندارند، بیش از دانشآموزان دختر است. بر اساس همین گزارش، در جمعیت 10 تا 14 سال از مجموع کل، 74 هزار و 398 دانشآموز به عنوان بیسواد اعلام شده است که از این تعداد 37 هزار و 915 دانشآموز دختر هستند.»
او با اشاره به دوره اول متوسطه، اضافه کرد:«پوشش گروه سنی 12 تا 14 سال در این دوره 97 درصد است؛ یعنی 3 درصد از این جمعیت در حال حاضر در مدرسه حضور ندارند و این 3 درصد، حدود 150 هزار دانشآموز را شامل میشود. در دوره دوم متوسطه، پوشش گروه سنی 14 تا 17 ساله، 87 درصد است؛ یعنی مجموعاً 13 درصد دانشآموزان در متوسطه دوم در مدارس حضور ندارند.»
زرافشان با بیان اینکه گزارش مرکز آمار ایران مبنای محاسبات برای برنامه ششم توسعه کشور است، گفت:«اعداد این گزارش با گزارشات آموزش و پرورش تطابق دارد؛ در نتیجه در کل، در دوره اول متوسطه در حال حاضر 130 هزار دانشآموز در مدارس حضور ندارند.»