۰
۰
نسخه چاپی

لاریجانی به راه هاشمی می‌رود یا ناطق نوری؟ / چرا همه روسای مجلس پس از ترک بهارستان، سودای پاستور در سر می‌پرورانند؟

لاریجانی به راه هاشمی می‌رود یا ناطق نوری؟ / چرا همه روسای مجلس پس از ترک بهارستان، سودای پاستور در سر می‌پرورانند؟
به گزارش اطلاع نیوز

علی لاریجانی بعد ۱۲ سال کرسی ریاست مجلس را ترک می‌کند. او حالا بی‌شباهت به هاشمی رفسنجانی یا ناطق نوری نیست که سالها در نیانه منازعات سیاسی ایستاده بودند. او آیا از سیاست بازنشسته می‌شود یا خود را آماده جهشی تازه می‌کند؟

 

لاریجانی به راه هاشمی می‌رود یا ناطق نوری؟ / چرا همه روسای مجلس پس از ترک بهارستان، سودای پاستور در سر می‌پرورانند؟

 

به نقل از نامه نیوز، قرار است تا مدتی دیگر، اعضای مجلس جدید جای خود را به اعضای قدیمی بدهند. شاید بزرگترین تغییر مجلس جدید ( فارغ از چینش احزاب و جریانات سیاسی)، نبود علی لاریجانی باشد.

لاریجانی سه دوره ریاست مجلس را برعهده داشت و کم کم داشت به چهره‌ همیشگی پارلمان تبدیل می‌شد؛ اما در تصمیمی جنجالی، پیش از انتخابات مجلس یازدهم اعلام کرد که قصد ورود به مجلس را ندارد.

حالا انتخابات برگزار شده و قرار است تا چندی دیگر علی لاریجانی از مجلس خداحافظی کند.

اکنون اما پرسش این است که آینده سیاسی او چه خواهد شد؟

در حالیکه در این مدت رسانه‌ها گمانه زنی‌های مختلفی در مورد جایگاه بعدی رئیس مجلس کرده و برخی از ورود او به شورای امنیت ملی یا مجمع تشخصی مصلحت نظام سخن گفته اند، اما به نظر می‌رسد که این جایگاه‌ها برای لاریجانی کافی نباشد. شاید برای همین است که خودش در گفتگوی اخیر تلویزیونی می‌گوید، "به دانشگاه برمی‌گردم".

فارغ از جایگاه بعدی لاریجانی، پرسش اصلی این است که چه آینده سیاسی در طولانی مدت برای او رقم خواهد خورد؟

مروری بر سرنوشت سیاسی روسای مجلس؛ خیز برای ورود به پاستور

 

لاریجانی به راه هاشمی می‌رود یا ناطق نوری؟ / چرا همه روسای مجلس پس از ترک بهارستان، سودای پاستور در سر می‌پرورانند؟

 

حدس این موضوع (آینده سیاسی علی لاریجانی) با توجه به ذات سیاست و شرایط کشور بسیار سخت است.

با این حال، می‌توان برای زدودن غبار از این مساله کمی به تاریخ و آمارها نگاه کنیم. از ابتدای انقلاب اسلامی و تشکیل اولین مجلس شورای اسلامی تا کنون، پارلمان ایران 5 رئیس را به خود دیده است: مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری، مهدی کروبی، غلام علی حداد عادل و علی اردشیر لاریجانی.

در میان 4 رئیس مجلسی که پیش از لاریجانی سکان دار قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران بوده اند، یک چیز مشترک است؛ همگی بعد از ترک ریاست مجلس وارد گود انتخابات ریاست جمهوری شده اند.

هاشمی رفسجانی پس از فوت امام(ره) و انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب، درحالیکه ریاست مجلس را بر عهده داشت در انتخابات شرکت کرد و پیروز شد.

به جز رفسنجانی، سایر روسای مجلس تجربه ای تلخ از انتخابات ریاست جمهوری داشته اند. علی اکبر ناطق نوری در انتخابات سال 76 به عنوان کاندیدای اصول گرا وارد میدان شد و در 2 خرداد رقابت را به محمد خاتمی اصلاح طلب باخت.

مهدی کروبی به مراتب تجربه تلخ تری داشته است. او دوبار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. یک بار در سال 1384 و یک بار هم در سال 1388. او در هر دو انتخابات از رقیب اصول گرایش محمود احمدی نژاد شکست خورد و جالب اینکه، پس از هر دو انتخابات نیز شروع به اعتراض کرد. نحوه اعتراض او به انتخابات 88 به نحوی بود که موجب حصر خانگی او شد؛ حصری که تا امروز نیز ادامه یافته و موجب تمام شدن عمر سیاسی او در جمهوری اسلامی ایران گردید.

غلامعلی حداد عادل نیز یک بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است. او البته در سال 1392 به عنوان یکی از اصولگرایان وارد انتخابات شد اما چند روز قبل از شروع رای گیری به نفع سایر کاندیدهای اصولگرا کنار کشید.

روسای مجلس ناکام؛ چرا مرحوم رفسنجانی استثنا است؟

 

لاریجانی به راه هاشمی می‌رود یا ناطق نوری؟ / چرا همه روسای مجلس پس از ترک بهارستان، سودای پاستور در سر می‌پرورانند؟

 

شرایط تاریخی نشان می‌دهد که همه روسای مجلس بعد از خروج از پارلمان در ورود به پاستور خیز برداشته و اکثرشان هم در نیل این هدف ناکام بوده اند. در این بین تنها مرحوم رفسنجانی توانسته رئیس جمهور شود. با این حال، لازم به ذکر است که شرایط مرحوم هاشمی کاملا خاص و منحصر به فرد بوده است.

انتخابات ریاست جمهوری سال 68 درحالی برگزار شد که امام خمینی(ره) تازه از دنیا رفته بودند و مدت کوتاهی بیش از رهبری آیت الله خامنه ای نمی‌گذشت. شرایط کشور کاملا خاص و منحصر به فرد بود و ایران دوره گذار را طی می‌کرد.

در آن زمان مرحوم هاشمی ریاست مجلس را بر عهده داشت و چنین نبود که مدتی از عرصه سیاسی کشور دور باشد. او در سال 68 یکی از قدرتمندترین و ذی نفوذترین سیاستمداران ایران بود و همزمان نیابت ریاست مجلس خبرگان رهبری را هم بر عهده داشت.

نکته مهتر در مورد انتخابات سال 68 این است که عملا هیچ رقیبی برای مرحوم هاشمی وجود نداشت. به جز ابراهیم شیبانی هیچ کاندیدایی در آن سال نتوانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و نهایتا انتخابات با حضور دو کاندیدا(هاشمی رفسجانی و ابراهیم شیبانی) برگزار شد.

نتیجه انتخابات هم مشخص بود. از مجموع 16 میلیون و 452 هزار و 677 رأی مأخوذه، اکبر هاشمی رفسنجانی با کسب 15 میلیون و 550 هزار و 528 رأی، یعنی 94.51 درصد از مجموع آرای مأخوذه، به عنوان چهارمین رئیس جمهور ایران برگزیده شد.

لاریجانی؛ در مسیر رفسنجانی یا ناطق نوری؟

 

حالا باید مساله علی لاریجانی باز گردیم. آیا او نیز مانند دیگر همتایانش در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کند؟

نکته قابل توجه این است که لاریجانی قبلا هم در انتخابات شرکت کرده است. او در انتخابات 1384 وارد عرصه شد و باید اعتراف کرد که نتایج نسبتا ضعیفی هم گرفت. اما لاریجانی در آن زمان به شناخته شده ترین چهره مجلس تبدیل نشده بود. او حتی در آن زمان تجربه شورای امنیت را هم نداشت. با این حال، تجربه نشان داده که همتایان مشهورش نیز نتوانسته اند در انتخابات ریاست جمهوری موفق شوند.

لاریجانی شباهتی به مرحوم رفسنجانی ندارد. او حتی اگر قصد ورود به انتخابات 1400 را هم داشته باشد باز حدود دو سال از سطح اول سیاست ایران دور خواهد بود.

بین نفوذ، قدرت و سیاستمداری او و مرحوم رفسنجانی از زمین تا آسمان فاصله است. همچنین، او نمی‌تواند امید داشته باشد که در انتخابات 1400 یا حتی 1404 تنها یک رقیب(مانند شیبانی) داشته باشد. امروز احزاب و جریان‌ها کثرت یافته و اشخاص ذی نفوذ نیز چند برابر شده اند.

آیا این نشانه‌ها گویای این است که سرنوشت لاریجانی مانند سه رئیس دیگر می‌شود؟ نباید فراموش کرد که سایر روسای مجلس سابق ایران بعد از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری روندی نزولی داشته اند. ناطق نوری بعد از انتخابات 76 دیگر نتوانست به آن سطح نفوذی که داشت برسد. کروبی سرنوشتی تلخ داشت و از عرصه سیاسی حذف شد و حداد نیز به حضور حداقلی در مجلس و فرهنگستان ادب فارسی قناعت کرد.

لاریجانی نشان داده که تدبیر بیشتری از حداد و کروبی دارد و شاید خطاهای سیاسی آنها راتکرار نکند. اما ناطق نوری نیز یکی از سیاستمداران بزرگ جریان اصولگرا بود و شاید نتوان به همین راحتی‌ها تصمیمات سیاسی او را تحلیل و آسیب شناسی کرد.

با این حال، او نیز آرام آرام از بدنه جریانی که به آن متعلق بود دور افتاد و مجبور شد به اصلاح طلبان نزدیک شود. نکته مهم در مورد ناطق نوری این است که او هرگزنتوانست وارد حلقه نفوذ اصلاح طلبان هم شود و در این سالها همواره بین دو جریان اصلی در نوسان بوده است.

لاریجانی هم که متحد اصلاح‌طلبان در دوره دهم بود و با دولت روحانی همراهی می‌کرد و ابایی از نشستن در کنار سید محمد خاتمی و عکس انداختن با او نداشت، هیچ‌گاه اصلاح‌طلب نشد و البته شاید خود نیز نمی‌خواست چنین شود.

بسیاری گمان دارند که به دلیل شباهت حزبی و جایگاهی علی لاریجانی به ناطق نوری، سرنوشت سیاسی او نیز مشابه سلفش شود. شواهد اشاره شده، این امر را تایید می‌کنند. البته نباید فراموش کرد که در عرصه سیاسی، همواره حوادث و تصادف‌ها بوده اند که تعیین مندده روند‌ها و جریانات شده اند. باید صبر کرد و دید که در آینده چه حوادثی تقدیر رئیس سه دوره مجلس را تعیین می‌کند. تقدیر مردی که اصولگرا بود، اما اصولگرا نماند.

 

منبع: خبر فوری

 



+ 0
مخالفم - 0
منبع: https://namehnews.com/fa/news/583953/لاریجانی-به-راه-هاشمی-می‌رود-یا-ناطق-نوری-چرا-همه-روسای-مجلس-پس-از-ترک-بهارستان-سودای-پاستور-در-سر-می‌پرورانند
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

logo-samandehi

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت اطلاع نیوز می باشد . هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.