۰
۰
نسخه چاپی

تاثیر طلاق بر فرزندان / مشکلات فرزندان طلاق

تاثیر طلاق بر فرزندان / مشکلات فرزندان طلاق
طلاق یکی از آسیب‌ زا ترین مسائل اجتماعی است که متأسفانه آمار آن رو به افزایش است. اثرات منفی این امر روی فرزندان طلاق بسیار گسترده تر است، از این رو شناخت آسیب های وارده به این قشر و راه های کاهش این آسیب می تواند از عواقب این امر بکاهد.
به گزارش اطلاع نیوز

بسیاری از روانشناسان معتقدند در شرایطی که والدین به هر دلیل طلاق را برگزیده اند یکی از راه های کاهش اثرات منفی بر کودکان آن است که زمانی که تصمیم دارید از همسرتان جدا شوید، فرزندانتان را در جریان بگذارید و در برابر کشمکش ها از آنها حمایت کنید.

در زیر نظرات دکتر کریستیان فلاوینی، روانپزشک در رابطه با جدایی والدین، با هدف ایجاد آرامش نسبی در خانواده را حتماً مطالعه کنید. در زمان های گذشته برخی از اصول و ضوابط خانوادگی رعایت می شد و وجود فرزند در خانواده از اهمیت زیادی برخوردار بوده است اما امروزه چارچوبی برای آن وجود ندارد. زن و مرد با وجود فرزند و یا بدون فرزند در اثر عدم تفاهم و کشمکش ها در نهایت از یکدیگر جدا می شوند؛ تصمیمی که در رشد جسمانی کودک بی تأثیر نیست. بغض و رنجش می تواند آسیب های بیشتری به او وارد کند. دکتر فلاوینی تأیید می کند که «حمایت از منافع کودک در بحبوحه عذاب» مهم است.

 

تاثیر طلاق بر فرزندان / مشکلات فرزندان طلاق

 

پذیرش طلاق برای بعضی از کودکان کار ساده ای نیست. حتی ممکن است در بین دوستان و افراد فامیل به دلیل طلاق والدین برچسب هایی بخورند که برای شان خوشایند نباشد و آسیب ببینند. اینجاست که والدین می توانند با چند توصیه مفید کاری کنند که فرزندشان احساسات منفی و ناخوشایندی نداشته باشد و راحت تر با شرایط موجود کنار بیاید.

بچه هایی که پدر و مادرشان از هم طلاق گرفته اند ممکن است از سوی اطرافیان و دوستانشان حرف هایی بشنوند و برچسب هایی به آنها زده شود. شاید به آنها گفته شود پرخاشگر هستند، کمبود محبت دارند، نیازهایشان برآورده نمی شوند یا افسردگی دارند. بعضی ها هم به آنها برچسب می زنند که شیطان یا ناسزاگو هستند. درصورتی که این برچسب ها درباره ی همه ی بچه های طلاق عمومیت ندارد و به شیوه ی جداشدن پدر و مادر مربوط می شود.

گاهی اوقات علت جداشدن پدر و مادر، مشکلات اخلاقی است. البته بعضی وقت ها هم والدین به دلیل مشکلات اقتصادی، بیماری های روانی یا آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد و بیکاری طلاق می گیرند. هرچقدر بچه ها از این عوامل بیشتر تاثیر گرفته باشند این برچسب ها بین دوستانشان بیشتر مطرح می شود. بنابراین باید تلاش شود طلاق والدین کمترین آسیب را بر کودکان داشته باشد تا آنها هم کمتر برچسب بخورند.

آسیب های طلاق بر فرزندان

وقتی طلاق اتفاق می افتد هیچ تضمینی برای اینکه کودک آسیب نبیند، وجود ندارد. واقعیت این است که کودک با اتفاق افتادن طلاق ، شرایطی بحرانی را تجربه می کند و باتوجه به میزان سازگاری و شرایط روانی اش، آسیب هایی هم می بیند. طبیعی است که کودک بعد از طلاق تا مدت ها همان فرد سابق نباشد اما نمی توان انکار کرد که با کمک یک سری راهکار ها، می توان استرس این دوره را کم کرد. البته اگر خود فرایند طلاق ، دوران پراسترس و کشمکشی نباشد، بچه ها در جریان این اتفاق آسیب کمتری می بینند. والدینی که توافقی از هم جدا می شوند و بدون دعوا و جنجال به این تصمیم تن می دهند، کمتر به فرزندان خود آسیب می زنند.

از آنجا که تغییر ناگهانی سبک زندگی برای کودکان استرس زاست و سوال هایی را در ذهن شان ایجاد می کند که بی جواب ماندن شان به آنها آسیب می زند، والدین باید برای پاسخ دادن به سوالات کودک، هوشمندی بیشتری به خرج دهند. متاسفانه اغلب بچه ها این سوال ها را به زبان نمی آورند و وقتی هم که می پرسند، جواب مناسبی دریافت نمی کنند. اما برای محافظت از کودکان در جریان طلاق، والدین باید آنها را به پرسیدن سوال های شان تشویق کنند و از کودک شان بخواهند که احساسات منفی یا مثبتی که تجربه می کند را به زبان بیاورد. 

آنها باید برای گفت وگو با کودک شان وقت بگذارند و با گفتن جملاتی مثل «وقتی بزرگ شدی در این مورد حرف می زنیم!» یا «این چیزها به تو مربوط نمی شود، به آن فکر نکن!» ذهن فرزندان شان را درگیر این سوال های بی جواب نکنند. بچه ها وقتی پاسخ مناسبی ازسوی بزرگ تر ها دریافت نمی کنند، خودشان برای پیدا کردن جواب دست به کار می شوند و متاسفانه اغلب پاسخ های نادرست و آسیب زننده ای برای سوال های شان پیدا می کنند.

 

تاثیر طلاق بر فرزندان / مشکلات فرزندان طلاق

 

تاثیر طلاق بر فرزندان

زمانی که پدر و مادر ها از هم جدا می شوند تصور می کنند با جدایی بسیاری از مشکلات آن ها حل می شود،این در حالی است که طلاق باعث ایجاد مشکلات بزرگی برای فرزندان می شود. فرزندان طلاق از نظر روحی همواره با مشکلاتی رو به رو هستند.آن ها به سختی به دیگران اعتماد می کنند، به سختی قانع می شوند که آدم‌ها می‌توانند صادق باشند. به چیزهای بی‌دوام بسیار اهمیت می دهند و برای چیزهای مهم‌تر، اهمیت کم‌تری قائل هستند.

بچه‌های طلاق با کشمکش‌های خاصی در سراسر عمرشان زندگی می‌کنند که فقط خودشان می‌توانند درک کنند. ما بچه‌های طلاق از نقطه‌ی جدایی همیشگی گذر کرده‌ایم و در آن‌جا دیده‌ایم دو آدم که به آنها اهمیت می‌دهیم ما را پیش از این که بتوانیم آنها را بهتر بشناسیم ترک کردند.

روانشناسی بچه های طلاق / تاثیر طلاق بر فرزندان

ما دور خودمان دیوار می‌سازیم

ما قبلا آن را تجربه کرده‌ایم. نمی‌خواهیم ببینیم آدم‌ها هم‌دیگر را ترک می‌کنند آن سان که والدین ما ترک کردند. می‌خواهیم اطمینان خاطر داشته باشیم. می‌خواهیم امنیت داشته باشیم. بنابراین دور و بر خودمان دیوار می‌کشیم‌ تا از ما در برابر اشخاصی حفاظت کند که تجربه ی ترک کردن مان و یافتن مسیری جدید را تکرار می‌کنند.

ما بیش از حد دلبسته به وسایل‌مان هستیم

شاید این بهترین اطمینان خاطر و تضمین ما باشد. وقتی والدینمان طلاق گرفتند٬ وسایل خانه میان آن دو تقسیم شد. بنابراین می‌دانیم وسایل می‌توانند چقدر مهم باشند و همیشه می‌خواهیم هر آن‌چه را داریم محکم بچسبیم. ما بچه های طلاق هستیم و باید همین داشته هایمان را حفظ کنیم.

ما یکی از والدین را به دیگری ترجیح می‌دهیم

هر قدر مقاومت می‌کنیم که نخواهیم ترجیحی بین والدین‌مان داشته باشیم ولی همیشه یکی از آن دو تقاضاهای ما را اجابت می‌کند و می‌توانیم با او رابطه‌ی بهتری داشته باشیم. اگرچه واقعا درباره‌ی آن با هیچ‌کس حرف نمی‌زنیم ٬ ولی وقتی با ما صمیمی‌تر می‌شوید درخواهید یافت یکی را به دیگری ترجیح می‌دهیم.

 

تاثیر طلاق بر فرزندان / مشکلات فرزندان طلاق

 

ما از تعهد می‌ترسیم

اگر چه در بعضی مواقع مجبوریم مرتکب خطا شویم و خودمان را به یکی متعهد کنیم٬ ولی تعهد چیزی است که ما را سرگشته و متحیر می‌کند. نمی‌خواهیم آن‌چه برای والدین‌مان اتفاق افتاد برای ما نیز تکرار شود.

ما آدم‌های متقلب را دوست نداریم

این احساس وقتی به سراغمان می‌آید که یکی از والدین‌مان نسبت به دیگری تقلب و خیانت کرده باشد و این امر باعث طلاق شده باشد. بنابراین نمی‌خواهیم ارزش مسئول بودن نسبت به روابطی را که داریم تایید و تقویت کنیم. ما از آدم‌های متقلب بیزاریم و نمی‌خواهیم گرفتار آنها باشیم.

ما بیش از حد منتقد هستیم

ما سؤال‌های زیادی می‌پرسیم. به سختی به دیگران اعتماد می‌کنیم و به سختی قانع می‌شویم که آدم‌ها می‌توانند صادق باشند. به چیزهای بی‌دوام بسیار اهمیت می‌دهیم و برای چیزهای مهم‌تر، اهمیت کم‌تری قائل هستیم و آنها را به صورتی که دل‌مان می‌خواهد تفسیر و ترجمه می‌کنیم.

معظلات امروز زندگی ما در برخی از موارد آنقدر زیاد می شود که دیگر راهی برای ادامه نیست و اینجاست که مسئله طلاق با پذیرش تمامی ابعاد آن برای زوجین پیش می آید.

در تحقیقی آمده است که به مدت ۱۴ سال ۸۰ زوجی که ۵ سال از زندگی زناشویی شان می گذشت را مورد بررسی قرار دادند. در آخر ۴ سال، ۷ زوج طلاق گرفته بودند و بعد از ۱۰ سال ۱۳ زوج، دیگر با هم نبودند. دو فاکتوری که زوجین را در معرض خطر جدایی قرار می داد مشخص شد: زوج هایی که اغلب در حال بحث و جدل هستند و بر عکس آنهایی که با هم روابط خیلی سردی دارند.

این مطالعه همچنین ۲ دوره خطرناک برای زوجین را مشخص کرده است. دوره اول مربوط می شود به ۷ سال اول ازدواج که احتمال طلاق را بالا می برد و دومین دوره حساس به حول و حوش چهاردهمین سال ازدواج بر می گردد. بنا به گفته روانشناسان، بچه ها در این دوره بزرگتر شده و از استقلال بیشتری برخوردار هستند و در این مدت والدین وقت دارند تا به روابط خود با همسرشان فکر کنند و آنچه تاکنون بر آنان گذشته است یا همان بیلان ازدواجشان را ارزیابی کنند.

یکی دیگر از نکات جالب این تحقیق آن است که به رابطه ای بین این دو فاکتور خطرناک و ۲ دوره حساس دست یافته اند. زوج هایی که خیلی با هم دعوا و مشاجره دارند همان گروهی هستند که در ۷ سال اول ازدواج از یکدیگر جدا می شوند و آنهایی که خیلی کم حرف هستند بعد از ۱۴ سال زندگی مشترک حساس تر شده و از هم جدا می شوند.

 

بیشتر بخوانید :

طلاق توافقی ، تصمیمی دم دستی

طلاق توافقی دو روزه / هزینه طلاق توافقی



+ 0
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

logo-samandehi

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت اطلاع نیوز می باشد . هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.