۰
۰
نسخه چاپی

آیا مادران قدرت ماورایی دارند یا این حرفها برای این است که کارهای بیشتری را به گردن آن‌ها بیندازیم؟

آیا مادران قدرت ماورایی دارند یا این حرفها برای این است که کارهای بیشتری را به گردن آن‌ها بیندازیم؟
به گزارش اطلاع نیوز

 

همیشه گفته‌اند و شنیده‌ایم و اغلب هم باور کرده‌ایم که زنان می‌توانند کارهای متفاوتی را هم‌زمان پیش ببرند. خیلی از زنان هم مادر هستند، هم همسر، هم شاغل، هم خانه‌دار و هم علاوه بر فرزند، گاهی از پدران و مادران پیر خود نگهداری می‌کنند. خیلی از آن‌ها به فعالیت‌های فوق‌برنامه مثل ورزش و یادگیری زبان و هنرهای مختلف نیز می‌پردازند. اما آقایان اغلب به جز مشغله‌های شغلی، در طول هفته برای فعالیت‌های دیگر وقت چندانی نمی‌گذراند و وقتی هم که به خانه می‌رسند، خسته و کم‌حوصله هستند. همین تفاوت‌های عملکردی این باور را در ذهن عموم مردم ایجاد کرده که زنان توانایی‌های ویژه یا حتی ماورایی دارند و می‌توانند کارهای متفاوت را هم‌زمان پیش ببرند.

اما خوب است بدانید که بر اساس تحقیقات جدید، زنان هیچ قدرت ماورایی و ویژه‌ای در انجام همزمان امور ندارند!

در دنیای امروز بسیاری از زنان تحت فشار فعالیت‌های مختلف قرار دارند و بسیاری از آن‌ها از نظر روانی آسیب می‌بینند، چرا که بر اساس همین افسانه‌های بی‌منطق، از آن‌ها توقع می‌رود که همین‌طور باشند و اگر جز این نباشند، شماتت می‌شوند. بسیاری از مادران حتی اگر شاغل هم نباشند، تحت فشار فعالیتهای مختلفی قرار دارند. بار تربیت فرزند ، فعالیت‌های درسی آن‌ها، رسیدگی به امور منزل، و بسیاری از فعالیت‌های دیگر، به طور هم‌زمان بر دوش آن‌ها قرار دارد و اگر شاغل هم باشند، باز نمی‌توانند از انجام و رسیدگی به این امور غافل شوند.
حقیقت این است که هیچ بشری توانایی ندارد کارهای مختلف و سنگین را به طور هم‌زمان انجام دهد، مرد و زن هم ندارد. توانایی و گنجایش هر انسان محدودیتی دارد و اگر تحت فشار بیش از اندازه قرار بگیرد، دیر یا زود دچار آسیب می‌شود.
در تحقیقاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیده‌اند که مغز هیچ انسانی نمی‌تواند هم‌زمان درگیر انجام دو یا چند کار شود. اما مغز این قابلیت را دارد که به سرعت از یک کار به کار دیگر متمرکز شود. به خصوص اگر این کارها به هم شباهت داشته باشند. برای همین این تصور ایجاد می‌شود که مغز می‌تواند هم‌زمان به چند کار بپردازد.  نکته‌ی مهم این تحقیقات این است که بین مردان و زنان شرکت‌کننده در این پژوهش‌ها، مغز زنان نسبت به مردان هیچ قدرت ماورایی خاصی در جابجایی بین امور ندارد. نتایج تحقیقات حاکی از آن بود که احتمالاً زنان به دلیل پذیرش و تطبیق‌پذیری بیشتر و مسئولیت‌پذیری بالاتر، صرفاً از روحیه‌ی قوی‌تری برخوردار هستند و خودشان را مجاب می‌کنند که باید همه‌ی وظایفشان را به درستی انجام بدهند. بخشی از این فشار هم به فرهنگ جوامع بستگی دارد. در جوامعی که زنان به طور سنتی بار خانه و فرزند را بیشتر یا حتی به تنهایی به دوش می‌کشند و مردان از امور خانه و فرزندان کناره می‌گیرند، این فشار بر زنان بیشتر است.
یک افسانه‌ی دیگر هم وجود دارد که می‌گوید چشم زنان نسبت به مردان به‌هم‌ریختگی‌ها را بهتر تشخیص می‌دهد. اما تحقیقات این افسانه را هم رد می‌کنند و می‌گویند این که زنان نسبت به مردان نسبت به نظافت محیط حساس‌تر هستند، ریشه در استانداردهای متفاوت شخصیتی آن‌ها دارد، نه تفاوت در بینایی.
مطالعات مختلف نشان می‌دهند که در سال‌های اخیر مردان بیشتر از گذشته در امور منزل مشارکت می‌کنند، اما باز هم بار اصلی این امور بر دوش زنان است.
بر اساس تحقیقات، مادران شاغل حدود 4 ساعت بیش‌تر از همسرانشان در هفته کار می‌کنند. بسیاری از این مادران علاوه بر مسئولیت‌های شغلی، رفت و آمد فرزندان به کلاس‌ها، برنامه‌ریزی برای جشن‌ها و مهمانی‌ها و پرداختن به وضعیت تحصیلی فرزندان را هم به عهده دارند.
مطالعات نشان می‌دهند که در دنیای امروز سلامت روان بسیاری از مادران در معرض خطر قرار دارد. با تولد هر فرزند، پدر و مادر هر دو تحت فشار کار و مسئولیت بیشتر قرار می‌گیرند، اما بر اساس تحقیقات انجام‌شده، این فشار بر روی مادران دو برابر است. با تولد فرزندان دوم خانواده، این فشار مضاعف شده و آشفتگی ذهنی مادران باز هم بیشتر از قبل می‌شود. بسیاری از این مادران، پس از تولد فرزند یا فرزندانشان، مجبور هستند شغل خود را رها کنند که همین دور شدن از فعالیت‌های دلخواه شغلی می‌تواند آن‌ها را دچار افسردگی و آسیب روحی نماید. علاوه‌براین، گاهی همین مادران به دلیل اختلال خواب کودکانشان، هنگام شب هم فرصت خواب و استراحت ندارند.
با این که این روزها نگاه جنسیتی به امور داخل و خارج منزل کمتر شده و بسیاری از مردان در  کنار همسران خود هستند و در امور منزل و فرزندان مشارکت دارند، اما باز هم در بسیاری از زمینه‌ها شکافهای جنسیتی برقرار است و باعث شده سلامت روان زنان تحت آسیب‌های جدی قرار بگیرد.
باید به این باور برسیم که زنان نسبت به مردان هیچ برتری بیولوژیکی برای انجام هم‌زمان کارها ندارند. این آگاهی باید ایجاد شود که تمام وظایف بیش از اندازه‌ای که زنان به عهده می‌گیرند، تنها لطف و باری اضافه بر دوش آنها است، نه وظیفه یا توانایی جسمی‌شان.
در هر خانواده باید تمام وظایف و نیازهای داخل و خارج از منزل به طور دقیق و مشخص بین اعضا تقسیم شود و راجع به آن‌ها گفتگوهای دقیق صورت بگیرد. 
در محیطهای شغلی هم کارفرمایان باید این فشار و تحمیل مسئولیتهای مختلف به کارمندان زن و در مقابل پرداخت دستمزد کمتر به آن‌ها را متوقف کنند. مسئولیت‌های شغلی باید بر اساس توانایی افراد به عهده‌ی آن‌ها گذاشته شود، نه جنسیتشان.

آیا مادران قدرت ماورایی دارند یا این حرفها برای این است که کارهای بیشتری را به گردن آن‌ها بیندازیم؟

دیدگاه جامعه نیز باید نسبت به این موضوع تغییر کند. باید به این باور برسیم که تولد فرزندان مسئولیتهای جدیدی را به والدین اضافه می‌کند و هر دوی آن‌ها برای پذیرفتن این نقش‌های جدید نیاز به حمایت دارند. مادران باید فرصت و شرایط کافی برای رسیدگی به فرزندان را در اختیار داشته باشند و در عین حال این امکان را داشته باشند که از فضای کار و فعالیتهای مورد علاقه‌ی خود دور نشوند. پدران نیز باید از سوی محیط کار خود تحت حمایت قرار بگیرند تا بتوانند در امور منزل نیز مشارکت کافی داشته باشند. قوانین و مرخصی‌های پس از تولد فرزند نیاز به اصلاح و بازنویسی دارند. اگر در جوامع امروزی، فرزندآوری تشویق می‌شود، بستر مناسب برای رشد فرزند و سلامت روان والدین او نیز باید فراهم شود.
55آنلاین



+ 0
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

logo-samandehi

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت اطلاع نیوز می باشد . هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.