روز شنبه تأسیسات پالایشگاهی شرکت دولتی نفت عربستان (آرامکو) هدف حمله قرار گرفت؛ حمله‌ای بی‌سابقه در تاریخ پادشاهی سعودی که البته نوع واکنش عربستان و آمریکا به آن نیز کم سابقه بود و به نظر می‌رسد سعودی‌ها و ترامپ برای بهره‌برداری حداکثری از آن خواب‌هایی در سر دارند.
به نقل از ایسنا، تأسیسات نفتی بقیق و خریص در شمال شرق عربستان بزرگترین تأسیسات پالایش و تولید نفت عربستان و جهان محسوب می‌شود و حملات بامداد شنبه مقاومت یمن(انصارالله) به این تأسیسات عملا توانست نیمی از تولید و صادرات بزرگترین صادرکننده نفت جهان را متوقف کند و 5 درصد از حجم تولید جهانی نفت را کاهش داده و نزدیک به 20 درصد بر متوسط قیمت جهانی نفت بیفزاید.
از بعد اقتصادی این حمله که بگذریم آنچه که بیش از همه حائز اهمیت است نوع برخورد سیستم اطلاع رسانی محافظه کار عربستان و به تبع آن مقامات آمریکایی با این حمله است که مقاومت یمن اعلام کرده با ده فروند پهپاد آن را انجام داده است؛ برخوردی که نشان می‌دهد چیزی تغییر کرده و برنامه‌هایی پشت این تغییر نهفته است.
رسانه‌ها و مسئولان دولتی سعودی که در حملات مشابه معمولا پای مسائل فنی و حادثه را پیش می‌کشند و یا با فاصله چند روز به شکل سربسته به وقوع چنین حملاتی اذعان می‌کنند؛ این بار بسیار سریع‌تر از انتظار "یک حمله خارجی" را به تأسیسات نفتی خود تأیید کردند و کمی بعد وزیر نفت جدید عربستان که پسر پادشاه این کشور نیز هست آن را حمله به "عرضه جهانی نفت" خواند و گفت که عربستان در اثر این حمله تا 5 میلیون 700 هزار بشکه از صادرات نفت خود را می‌کاهد.
نوع واکنش سعودی‌ها نشان می‌دهد که آنها می‌خواهند حمله را اقدامی علیه بازار جهانی نفت و اقتصاد جهانی معرفی کنند تا به نوعی، دیگر کشورها به ویژه اروپایی‌ها و آمریکا را نیز در هرگونه پاسخ احتمالی به آن با خود همراه سازند.
این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که سعودی‌ها این بار می‌خواهند حمله را اقدامی علیه بازار جهانی نفت و اقتصاد جهانی معرفی کنند تا به نوعی دیگر کشورها به ویژه اروپایی‌ها و آمریکا را نیز در هرگونه پاسخ احتمالی به آن با خود همراه سازند؛ اقدامی که به نظر تا حدودی نیز موفق بوده و به فاصله کمی کشورهای فرانسه و انگلیس با سعودی‌ها اعلام همبستگی کردند و البته آمریکایی‌ها پا را بسیار فراتر گذاشتند.
آمریکایی‌ها که ظاهرا برای یک اقدام تنش‌زای دیگر در منطقه برنامه‌ریزی می‌کنند که می‌تواند کل خاورمیانه را متشنج و ناامن کند، از زبان مایک پمپئو، وزیر خارجه خود خیلی سریع به این اقدام واکنش نشان دادند. پمپئو در حالی که هنوز تصاویر کاملی از حمله و ابعاد خسارت آن منتشر نشده بود؛ دست به کار شد و ایران را به دست داشتن در آن حمله متهم کرد و در توییتی نوشت: در حالی که روحانی و ظریف تظاهر به دیپلماسی می‌کنند، تهران پشت نزدیک به ۱۰۰ حمله به عربستان سعودی است.
دونالد ترامپ هم در توییتر فعال شد و نوشت: "علتی وجود دارد که باور کنیم مقصر را می‌شناسیم. اقدامات بعدی بستگی به راستی آزمایی دارد" و البته با خصوصیات تاجر مسلکی که دارد خیلی زود تأکید کرد "منتظر می‌مانیم تا از پادشاهی سعودی بشنویم که آنها چه کسی را مقصر این حمله می‌دانند و تحت این شرایط اقدام می‌کنیم" که می‌توان آن را نوعی انداختن مسئولیت و هزینه هرگونه اقدام احتمالی در آینده بر عهده «گاو شیرده» آمریکایی‌ها دانست.
به موازات این موضع‌گیری‌های رسمی، مسئولان دست چندمی کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا هم با عنوان "منبع آگاه" فعال شده‌اند و با گفت‌وگو با رسانه‌هایی چون رویترز و آسوشیتدپرس و انتشار تصاویر ماهواره‌ای مدعی شده‌اند که شواهدی وجود دارد که حمله از سمت شمال یعنی ایران و یا عراق صورت گرفته است.
آنها همچنین مدعی شده‌اند که حمله به شکل ترکیبی با پهپاد و موشک کروز انجام شده و برخی «دستگاه‌ها» که ظاهرا در رسیدن به هدف ناکام مانده‌اند در شمال تأسیسات بقیق و خریص به دست سعودی‌ها افتاده است و کارشناسان آمریکایی و عربستان در حال بررسی آنها هستند.
با کنار هم قرار دادن این سه مسیر موازی یعنی موضع‌گیری رسمی مقامات سعودی، ادعاهای صریح پمپئو و ترامپ و ادعاهای «منابع آگاه» وابسته به کاخ سفید در رسانه‌های بین‌المللی و به تبع آن ایجاد موج رسانه‌ای؛ به نظر می‌رسید که جنگ طلبان آمریکا این بار خواب‌هایی در سر دارند که در حال سبک سنگین کردن عواقب و تبعات آن هستند؛ عواقبی که می‌تواند تنش و ناآرامی را برای سال‌ها در سراسر منطقه مستقر کند و به ظاهر خود سعودی‌ها هم از عواقب آن به خوبی آگاهند.
به نظر می‌رسد عربستان تا به امروز تسلیم خواسته‌های جنگ طلبان آمریکا نشده و امید است که در ادامه هم به جای گشتن به دنبال عوامل خارجی و متهم کردن ایران، ریشه اصلی بحران در منطقه را بیابند که همان حمله نظامی به یمن و به خاک و خون کشیدن مردم بی‌دفاع این کشور همسایه خود است.
در واقع هم سعودی‌ها که در مصاف با انصارالله یمن عملا دست بسته مانده‌اند و میلیاردها دلار هزینه آنها در جنگ یمن هیچ دستاوردی نداشته و هم ترامپ که نه در بعد دیپلماتیک و نه در جبهه جنگ اقتصادی علیه کشورمان موفق نبوده، به این حمله به عنوان فرصتی مغتنم برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران نگاه می‌کنند با این تفاوت که سعودی با توجه به خطرات بنیادینی که در صورت هرگونه اقدام نسنجیده علیه ایران، آنها را تهدید می‌کند، به شدت دست به عصا راه می‌روند و به نظر می‌رسد تا به امروز هم تسلیم خواسته‌های جنگ طلبان آمریکا نشده‌اند و امید است که در ادامه هم به جای گشتن به دنبال عوامل خارجی و متهم کردن ایران به دست داشتن در ناامنی‌های داخلی آنها، ریشه اصلی این بحران را بیابند که همان حمله نظامی به یمن و به خاک و خون کشیدن مردم بی‌دفاع این کشور همسایه خود است.
